طراحی گرایش سیاستگذاری حوزه زنان و خانواده؛ در دستور کار
در مقطع کارشناسی به زودی قرار است گرایش فلسفه و جنسیت راهاندازی شود و در دانشگاه قم ارائه خواهد شد. حدود ۲ سال است که درخصوص سرفصلهای این گرایش و رشته کار شده و در کارگروهی تخصصی به تصویب اولیه رسیده است و از دانشگاهها و اساتید مرتبط نیز نظرخواهی شده و در موقعیت تکمیل آن هستیم.
دبیر کارگروه مطالعات زنان شورای تحول علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: همانطور که رشته سیاستگذاری در حوزه علم و فناوری و همچنین مسائل فرهنگی و اجتماعی راهاندازی شده، با توجه به نقش و جایگاهی که مطالعات زن و خانواده میتواند در سیاستگذاریها داشته باشد، به دنبال تدوین گرایش سیاستگذاری حوزه زنان و خانواده هستیم و پیشنویس اولیه آن هم طراحی شده است.
به گزارش خبرنگار مهرخانه، چندی پیش نخستین همایش ملی رشته مطالعات زنان با عنوان "رشته مطالعات زنان، افقها، رهیافتها و راهکارها" در محل همایشهای دانشگاه خوارزمی برگزار شد. در این همایش، دکتر محمد اسحاقی، دبیر کارگروه مطالعات زنان شورای تحول علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی و دکتر مهدی جوهری، قاضی دادگستری و معاون اجتماعی و پیشگیری از جرم دادگستری استان البرز حضور داشتند و به ایراد سخنرانی پرداختند. همچنین در پنلهای با عناوین "چیستی مطالعات زنان" و "ضرورت و الزامات رشته مطالعات زنان در دانشگاهها" نیز کارشناسان به ایراد سخنرانی پرداختند.
محور اصلی رشته مطالعات زنان باید آسیبشناسی نهاد خانواده باشد
دکتر مهدی جوهری؛ معاون اجتماعی و پیشگیری از جرم دادگستری استان البرز درخصوص رشته مطالعات زنان و نیازهای قضایی در پیشگیری از آسیبهای اجتماعی حوزه زنان و خانواده گفت: به نظر من محور اصلی رشته مطالعات زنان باید آسیبشناسی حوزه نهاد خانواده باشد که اتفاقاً مطابق با نیازها و علایق کسانی است که این رشته را برای تحصیل انتخاب کردهاند. چون همگی متفقالقول هستیم که نهاد خانواده باید از مناظر روانشناسی، جامعهشناسی و حقوق آسیبشناسی و نیازسنجی شود که به نظر من اصلاً مطابق با مواد درسی که در این رشته ارائه میشود نیست و این رشته نمیتواند آنطور که باید رسالت خود را انجام دهد. مباحثی که در این رشته ارائه میشود، مطالبی هستند که شاید در رشتههای دیگر نیز ارائه میشوند و دارای یک انباشت اطلاعاتی است که نمیتواند وظایف و اهداف خود را در حوزه زنان و خانواده پیاده کند.
آیا قوانین حوزه خانواده توانسته است پاسخگوی نیاز قضایی ما باشد؟
او در ادامه به مباحث حقوقی که در حوزه خانواده وجود دارد اشاره کرد و افزود: فلسفه وجودی رشته مطالعات زنان باید آسیبشناسی این حوزه باشد و به این سؤال پاسخ دهد که قوانینی که در نظام حقوقی خانواده وجود دارد، دارای چه ایراداتی هستند و چه راهکاری باید برای آن ارائه شود؟ مسلماً فردی میتواند در این رشته صاحب نظر باشد که دانش مورد نیاز در حوزه روانشناسی، حقوق و جامعهشناسی را داشته باشد و حتی به نظر من اقتصاد هم باید بداند.
معاون اجتماعی و پیشگیری از جرم دادگستری استان البرز در ادامه این سؤال را مطرح کرد که آیا قانون حمایت خانواده، توانسته است پاسخگوی نیاز قضایی خانواده ما باشد؟ و در پاسخ گفت: به عنوان یک قاضی دادگستری باید جواب منفی به این پرسش دهم. این قانون با وجود اینکه نوآوریهایی دارد ولی دارای نواقص و ایرادات کلیدی نیز هست. مثلاً در ماده ۱۶ این قانون آمده است که باید مراکز مشاوره طلاق در دادگاهها دایر شود و در آییننامه میبینیم رشتههایی که باید در حوزه خانواده و مشاوره مداخله کنند، رشتههایی غیرمرتبط هستند؛ رشتههایی مانند حقوق، فقه و مبانی حقوق، مطالعات زنان، روانشناسی و روانپزشکی.
او افزود: قانون حمایت خانواده به درستی و دقیق تنظیم نشده و معلوم است آسیبشناسی در این مورد صورت نگرفته است. به عنوان مثال کارشناس حقوق چه مشاورهای میتواند به خانواده ارائه دهد و آیا بدون داشتن دانش روانشناسی میتواند راهکاری برای حل مشکلات خانواده پیشنهاد کند؟ در رشته مطالعات زنان که کارشناس هر رشتهای میتواند در مقطع کارشناسی ارشد در این رشته تحصیل کند، این فرد که تنها ۳۲ واحد را که بخش عمدهای از این دروس، عمومی و پایهای است، گذرانده، میتواند مداخله روانشناسی کند و مشاوره انجام دهد؟ مسلماً پاسخ منفی است.
عدم مهارت زندگی و مشکلات روحی و روانی طرفین؛ علت اصلی ازهمگسیختگی خانوادهها
به گفته جوهری، در دادگستری کرج پروندههای حوزه خانواده از سال ۹۴ آسیبشناسی شده و در جریان آن تلاش شده است علت طلاق در این شهر بررسی شود. همچنین در این مورد مطالعات میدانی نیز صورت گرفته است. نتیجه آن بود که در شهر کرج، سازشی بالای ۱۲ درصد در زوجینی که دچار اختلاف شدند وجود دارد. همچنین علت اصلی ازهمگسیختگی خانوادهها عدم مهارت زندگی و مشکلات روحی و روانی طرفین عنوان شده است و همه این عوامل موضوعاتی هستند که در حوزه رشتههایی مانند حقوق، فقه و مبانی حقوق نیست و حتی رشته مطالعات زنان هم در این مورد پاسخگو نیست.
داور در پروندههای طلاق باید نقش مددکار اجتماعی را ایفا کند
این قاضی دادگستری ادامه داد: اگر بخواهیم راهحلی برای زوجینی که دچار اختلاف هستند ارائه دهیم و مهارتهای فردی را به آنها آموزش دهیم، نیازمند کارشناسانی هستیم که در این زمینه تخصص دارند. این یک ضعف عمده قانون حمایت خانواده است و متأسفانه آییننامهای هم که برای این قانون تصویب شده بر مبنای همین اشتباه و ایراد تدوین شده است و رشتههایی غیرمرتبط را در این مورد تعیین کرده است.
به گفته جوهری، ماده ۲۵ نیز یکی دیگر از ایرادات قانون حمایت از خانواده است. این ماده قانونی بیان کرده است که در طلاق توافقی نیاز به داوری نیست. در صورتیکه در حقوق زن در اسلام به اصل داوری تأکید شده است. در موضوع داوری این نکته نیز قابل بیان است که در حوزه خانواده دو نوع مشاوره و مداخله را باید انجام دهیم؛ نخست، مداخله روانشناختی و دوم، مداخله مددکاری اجتماعی. درواقع داور کار مددکار اجتماعی را انجام میدهد و در آیه شریفه قرآن کریم آمده است که داور در مسائل خانواده باید از نزدیکان طرفین باشد و اگر هم نبود، براساس قانون، دادگاه باید داور را تعیین کند و قطعاً دانش روانشناسی و حقوقی کفایت یک کار مددکاری اجتماعی را نمیکند. مشکلاتمان در حوزه خانواده این است که خانوادههای ما مهارت لازم را ندارند و مهارت، غیر از دانش است. شاید فردی کتابهای زیادی در مورد خانواده و مسائل آن خوانده باشد اما ممکن است به مهارت نرسیده باشد.
جداسازی مسائل زنان و مردان یکی از ایرادات رشته مطالعات زنان است
معاون اجتماعی و پیشگیری از جرم دادگستری استان البرز افزود: در سرفصلهای این رشته، موضوع روانشناسی زن آمده است اما آیا روانشناسی زن بدون روانشناسی مرد ممکن است؟ مگر زن جدا از مرد زندگی میکند؟ بنابراین یکی دیگر از ایراداتی که در رشته مطالعات زنان وجود دارد این است که مسائل زنان و مردان به صورت جداگانه دیده شده است. در صورتیکه خانواده را باید به عنوان یک نهاد در نظر بگیریم و روانشناسی مرد هم به عنوان یک موضوع آموزشی دیده شود.
برگزاری دورههای اجباری آموزش پیش از ازدواج در استان البرز
او در ادامه با بیان اینکه از سال گذشته آموزشهای پیش از ازدواج را در استان البرز اجباری کردهایم، گفت: این دورهها به شکل رایگان انجام میشود. همچنین مرکزی به عنوان کاهش طلاق در استان دایر کردهایم. در این مرکز پژوهشگران میتوانند در مورد طلاق مطالعات میدانی انجام دهند و از امکانات موجود استفاده کنند. بهطور کلی اگر این آموزشها در حوزه خانواده صورت گیرد و دستورالعملها و قوانین این حوزه به درستی اصلاح شوند، میتوانیم خانوادهای سالم در کشور داشته باشیم.
چیستی رشته مطالعات زنان
به گزارش مهرخانه، در پنل اول این همایش که "چیستی مطالعات زنان" نام داشت، دکتر روحالدین کردعلیوند؛ استادیار گروه حقوق دانشگاه دامغان، دکتر حسین عندلیب؛ استاد دانشگاه خوارزمی و عضو گروه مطالعات زنان دانشگاه مجازی المصطفیو ابوالفضل اقبالی؛ دانشجوی کارشناسیارشد رشته مطالعات زنان دانشگاه خوارزمی حضور داشتند و به بیان مطالب خود پرداختند.
کردعلیوند در موضوع "بررسی مطالعات زنان و جنسیت در فرانسه" به ایراد سخنرانی پرداخت و گفت: رشته مطالعات زنان در جهان کاملاً خارج از فضایی است که رشته مطالعات زنان در کشور ما دارد و مطالعات زنان بیشتر در قالب مطالعات جنسیت ارائه میشود. در این رشته بحث بر سر این است که زن در روابط اجتماعی خود در مقایسه با مردان دارای چه جایگاهی است و تمامی مباحث آن تحتتدثیر بحثهای فلسفی و جنبشهای زنان قرار داشته است که در دهه ۱۹۷۰ بعد شکل گرفت.
اندیشمندان فرانسوی که در شکلگیری مبانی رشته مطالعات زنان تأثیرگذار بودند
او در ادامه به معرفی اندیشمندانی پرداخت که در نیمه دوم قرن بیستم در رشته مطالعات زنان تأثیر گذار بودهاند و گفت: یکی از اندیشمندان، فوکو جامعهشناس بزرگ است که کتابی در مورد تاریخ جنسیت تدوین کرده و در آن کتاب در زمینه گفتمانی که در مورد زن در طول تاریخ وجود داشته است صحبت میکند. فوکو در کتابش بیان میکند که تمامی گفتمانهایی که در طول تاریخ وجود داشته است، زن را در درون شبکهای از قدرت قرار داده و همه به این خاطر بوده است که زن از لحاظ اجتماعی تحت سیطره مرد قرار گیرد.
به گفته این استاد دانشگاه، اندیشمند دوم ژان پل سارتر است که اعتقاد به مباحث اگزیستانسیالیسم در فلسفه داشته است و عقیده داشت زن را باید ابتدا انسان دانست و تنها به خاطر انسانبودنش تعریفش کرد و در درجه دوم باید به عنوان زن شناخته شود. همکار او سیمون دوبوار نیز این رویکرد را دنبال کرده است و در کتاب خود به نام جنس دوم، این نگاه را دنبال میکند و معتقد است که ما زن به دنیا نمیآییم بلکه زن ساخته میشویم و همین اعتقاد بر مردان هم وجود دارد.
کردعلیوند در ادامه به اندیشمند دیگری اشاره کرد که بخش زیادی از آثارش در رشته مطالعات زنان تدریس میشود. او در معرفی این اندیشمند گفت: جامعهشناسی به نام بوردیو که مطالعات و آثار زیادی را در زمینه مطالعات زنان انجام داده است، معتقد است ساختار اجتماعی بر رفتار زنان و نوع زندگی آنان تأثیر گذاشته است و درواقع در جامعه این ساختار است که بر ذهنیت زنان اثرگذار است و زنان در پذیرش این وضعیت نقشی ندارند. ساخت تاریخی و فرهنگی، همیشه زنان را در مقابل مردان و در موقعیت پایینتر از مردان قرار داده است و این نگاه تفکیکی در همه محیطها وجود دارد و ساختهایی از پیش تعیینشده وجود دارند که جایگاه زنان را در جامعه مشخص میکنند.
در حوزه مطالعات زنان بیش از ۲۰ رشته کارشناسی ارشد در دانشگاههای فرانسه وجود دارد
این استاد دانشگاه با بیان اینکه در دهه ۱۹۷۰ و با وقوع جنبشهای فمینیستی رشته مطالعات زنان در دانشگاههای اروپا به خصوص دانشگاههای فرانسه بهوجود آمده است، گفت: نوع رشتههای مرتبط با مطالعات زنان در دانشگاههای فرانسه بهگونهای است که نمیتوان آن را دارای چارچوب دانست و یک رشته میانرشتهای محسوب میشود و اساساً جنسیت را به عنوان یک عنصر اجتماعی در نظر میگیرند نه به عنوان یک عنصر زیستشناختی. بیش از ۲۰ رشته کارشناسیارشد در فرانسه در زمینه مطالعات زنان و مطالعه جنسیت وجود دارد و مجلات مختلف دانشگاهی در این مورد چاپ میشود که آمار آنان به ۳۰ مجله میرسد که البته رویکردهای مختلفی را دنبال میکنند.
او افزود: بهطور کلی چهار محور کلی در منابع مرجع مطالعات جنسیت وجود دارد. محور اولی که در اکثر مطالعات جنسیت میتوانیم دنبال کنیم، این است که این منابع یک رهیافت ساختگرا را پذیرفتهاند. منظور از رهیافت ساختگرا این است که تلاش میکنند از رویکرد قبلی که رویکردی ذاتگرا بوده است، خودشان را دور کنند. رویکرد جدید، جنسیت را سازهای اجتماعی میداند و تمام گزارههایی که در گذشته وجود داشته و قوانین را مطابق با طبیعت زنان و مردان ترسیم میکرد را کنار میزند. این رویکرد قائل به طبیعت زنانه و مردانه نیستند.
نمیتوانیم زنان را بدون بستر اجتماعی و بدون رابطهشان با مردان مطالعه کنیم
به گفته این استاد دانشگاه، دومین محوری که در منابع مرجع رشته مطالعات زنان وجود دارد رویکرد رابطهای است. به این ترتیب که زن و مرد باید در یک رابطه اجتماعی و در رابطه با همدیگر تعریف شوند. اگر مطالعات جنسیت را در رابطه با زنان انجام میدهیم باید آن را در رابطه با مردان بسنجیم وگرنه زنان را بدون بستر اجتماعی و بدون رابطهشان با مردان نمیتوانیم مطالعه کنیم.
او افزود: سومین محور که در این مطالعات زنان میبینیم، رابطه قدرتمحور است و در مطالعاتی که انجام شده است رابطه جنسیت همیشه تحتتأثیر روابط قدرت در نظر گرفته شده است و در محور چهارم بیان میشود که نه تنها در سلسلهمراتبی که بین زن و مرد وجود دارد بلکه در قالب دیگر عوامل قدرت نیز باید موضوع زنان سنجیده شود و همیشه جنسیت زن تحت غلبه این قدرتها قرار داشته است. بنابراین روابط میانبخشی قدرت در مطالعات زنان وجود دارد.
ورود مطالعات نظری در حوزه جنسیت به کتابهای درسی مدارس فرانسه و واکنشها به آن
به گفته کردعلیوند، در سال ۲۰۰۱ قرار بر این شد که بخشی از مطالعات نظری که در فرانسه انجام شده است، وارد کتابهای درسی دبیرستان شود و دستاوردهای مطالعات زنان را به سیستم آموزشی کشور فرانسه وارد کنند. وزیر آموزش و پرورش این کشور دستور داده بود که سه محور را به کتابهای درسی وارد کنند. این سه محور شامل جنسیت و زیستشناختی، هویت جنسی، گرایش جنسی بود که همه این محورها و مطالعاتی که در رابطه با آنها انجام گرفته بود بهگونهای از طبیعت جنسی دور شده و تحتتأثیر تعاملات اجتماعی قرار داشت. ورود این مباحث به مدارس باعث شد بسیاری به این روند اعتراض کنند؛ چون عقیده داشتند این مطالعات به طبیعتزدایی روابط جنسی و جنسیت کمک میکند و انسان و طبیعت انسانی نادیده گرفته میشود و به صورت افراطی به سمت ساختارگرایی سوق پیدا کرده است. در نهایت این مباحث با دستور وزیر از کتابهای دبیرستان حذف شد.
او در انتهای سخنرانی خود به طیفی از رشتههای مطالعات زنان که در دانشگاههای فرانسه تدریس میشود اشاره کرد و گفت: لیست رشتههای کارشناسیارشد که در حوزه مطالعات زنان وجود دارد، نشان میدهد که شرایط این رشته بسیار متفاوت است با آنچه که در ایران وجود دارد؛ رشتههایی مانند تاریخ زنان و جنسیت، مطالعات جنسیت و فعالیتهای بینرشتهای برای ایجاد برابری در جامعه، جنسیت و تغییرات اجتماعی و سیاسی، جنسیت؛ برابری و سیاستهای اجتماعی، جامعهشناسی جنسیت، برابری زنان و مردان، برابری در رویههای ورزشی، برابری در ادبیات و فرهنگ و...
(در همین زمینه: رشته مطالعات زنان در نخستین دانشکده مطالعات زنان جهان)
بایدها، نبایدها، فرصتها و آسیبهای رشته مطالعات زنان
سخنران دوم این پنل دکتر حسین عندلیب؛ استاد دانشگاه خوارزمی بود که در حوزه بایدها و نبایدهای رشته مطالعات زنان مباحثی را ارائه داد. او در این زمینه گفت: چند سالی است که رشته مطالعات زنان در ایران آغاز به کار کرده است و طبیعتاً بعد از گذر این سالها زمان آن است که بایدها و نبایدهای این رشته را مشخص کنیم. از پیشفرضهای من این است که علوم انسانی اسلامی قابل تحقق است ولی اینکه آیا این علوم به دانشگاهها تزریق میشود، مبحث دیگری است. شاید اساساً این پذیرش از جانب جامعه دانشگاهی وجود ندارد که علوم انسانی اسلامی را وارد دانشگاه کنند و بسیاری آن را یک فرضیه خیالی میدانند؛ بدون اینکه مطالعهای در این رابطه داشته باشند. در حالیکه حوزههای علمیه و مراکز تحقیقاتی وابسته به آن، مطالعات بسیار دقیقی درباره این علوم انجام دادهاند که نشاندهنده این است که علوم انسانی اسلامی یک امر تحققپذیر است. بنابراین یکی از بایدهای ما در رشته مطالعات زنان این است که براساس مبانی اسلامی تدوین متون داشته باشیم.
به گفته عندلیب، یکی از گرایشهای مهم رشته مطالعات زنان، حقوق زن در اسلام است. در اینجا این مباحث مطرح است که با چه روشی باید حقوق زنان را از منابع اسلامی استخراج کنیم. ما مجموعهای از آیات و روایات داریم و در کنار آن از نعمت عقل برخوردار هستیم و میخواهیم محتوای اسلامی برای رشته مطالعات زنان تولید کنیم، اما با چه روشی باید این محتوا را استخراج کنیم، موضوعی است که لازم است به آن توجه داشته باشیم.
روشهایی که برای استنباط حقوق زن در اسلام وجود دارد
این استاد دانشگاه ادامه داد: در این مسیر دو روش وجود دارد. یک روش سنتی است که در آن تنها خود فرد ملاک قرار میگیرد و استنباط و خروجی این حکم، پیرامون این فرد است و هویت دیگری به نام جامعه در کنار این فرد دیده نمیشود. به عنوان مثال بر طبق این روش میگویند حکم دیه زن باید نصف مرد باشد و همه زنان به طور یکسان تحت این حکم قرار میگیرند.
عندلیب در ادامه به روش دوم اشاره کرد و گفت: در روش دوم که اصطلاح فقه اجتماعی را به آن میدهیم، موضوعشناسی و مناسبات موضوع مورد نظر قرار میگیرد. در این روش باید ببینیم در شناخت مصادیق چه تفاوتهایی وجود دارد. یک زمانی زنان ما تنها نقشی که داشتند این بود که در خانه مادری و خانهداری کنند که بسیار وظایف مهمی است ولی امروزه زن در کنار همه این وظایف، رسالت اشتغال پیدا کرده است. در شرایط جدید نظرات فقهی جدید بهوجود آمده است و مطابق این روش، هر زنی باید مطابق با شرایطی که در آن قرار دارد، حکم فقهی برایش صادر شود.
او در ادامه با اشاره به اینکه باید میان مسائلی که در فقه استنباط میشود و آنچه که در قانون آورده میشود، تفاوت قائل شویم، بیان داشت: باید تمامی شرایط در قانون در نظر گرفته شود. ما یک استنباط اولیه داریم و یک استنباط ثانویه و دانشجویی که در رشته مطالعات زنان تحصیل میکند، باید در جریان هر دو نوع استنباط قرار گیرد. حکم اسلام در یک استنباط اولیه متفاوت با حکمی است که در استنباط ثانویه در قانون آورده شده است. مصالح را باید مطابق با شرایط جامعه در نظر بگیریم و در این حوزه باید کار کارشناسی صورت گیرد. لزوماً فقیه به تنهایی نمیتواند در کار کارشناسی دخالت کند و باید کارشناسان در حوزههای مختلف، مصالح جامعه زنان را بسنجند و فقیه براساس این مصالح حکم دهد.
سخنران آخر پنل اول، ابوالفضل اقبالی؛ دانشجوی کارشناسیارشد رشته مطالعات زنان دانشگاه خوارزمی بود. او در ابتدای صحبتهای خود گریزی به صحبتهای سخنران قبلی زد و گفت: به نظرم رویکردی که به مخالفان علوم انسانی اسلامی داشتهاید خیلی تقلیلگرایانه و سادهانگارانه بود. در حالیکه اکثر مخالفتهایی که در رابطه با علوم انسانی اسلامی مطرح میشود در حوزه روانشناسی و جامعهشناسی است و دارای خاستگاهی فلسفی و منطقی هستند که واقعاً امکان مباحثه در آن وجود دارد. علم اساساً تاریخی دارد و ما نباید آن تاریخ را نادیده بگیریم. ما در مؤسسات اسلامی دانش اسلامی تولید میکنیم اما علم به معنای مدرن آن هنوز وجود ندارد.
حساسیت نظری کنشگران در رشته دانشگاهی مطالعات زنان
او در ادامه به بیان کلیاتی از مقاله خود تحت عنوان "حساسیت نظری کنشگران رشته دانشگاهی مطالعات زنان در دهه ۹۰ با تأکید بر تحولات سیاسی در ایران" پرداخت و افزود: دو مفهوم عمده عینیت و ربط ارزشی را در این مقاله در نظر گرفتم. عینیت به این معناست که محقق نباید داوری داشته باشد اما ربط ارزشی این است که محقق نمیتواند در انتخاب موضوع فارغ از جامعه و ارزشها باشد.
به گفته این دانشجوی مطالعات زنان، در دهه ۹۰ شاهد ظهور گفتمانهای متضاد در ساختارهای اجتماعی و سیاسی بودیم و در این پژوهش سعی شده که تأثیرات این گفتمانها را بر روش کار محققان علوم انسانی بهویژه محققان رشته مطالعات زنان سنجیده شود. در اوایل دهه ۹۰ شاهد گفتمانهایی نظیر توسعه سیاسی و جامعه مدنی بودیم و نیمه دوم این دهه نیز ظهور گفتمانهای عدالت اجتماعی اتفاق افتاد که همه اینها نظام معنایی خاص خودشان را در مباحث اجتماعی داشتند. در حوزه مسائل زنان، دال مرکزی گفتمان توسعه سیاسی به نوعی به برابری جنسیتی ختم شد که تأکید بر سوژگی زنان و کنشگری زنان داشت. گفتمان دوم رویکردش عدالت جنسیتی بود و تأکید این رویکرد بیشتر بر سوژگی و عاملیت خانواده بود.
تغییر در موضوعهای مطالعات جنسیتی متناسب با تحولات گفتمانهای اجتماعی
اقبالی در ادامه به نوع تغییرات موضوع مطالعات نظری در مباحث مربوط به زنان اشاره کرد و افزود: در اوایل دهه ۹۰ موضوع اصلی پایاننامههای ما مشارکت سیاسی و حضور سیاسی زنان و افزایش قدرت زنان در خانواده و یا رویکردهای چالشی و انتقادی به نقشهای خانوادگی زنان و نابرابری حقوق زنان با مردان بود که همه اینها طیف غالب موضوعات پایاننامهای این دوره را تشکیل میدهد و به سوژگی زنان توجه دارد. اما در دوره جدید با شیفت آرامی شاهد این هستیم که حساسیت نظری ما در شرف تغییر است و موضوعاتی که به آن پرداخته میشود، بیشتر به بحث عدالت جنسیتی تأکید دارد.
(در همین زمینه: در نشست "بررسی وضعیت اشتغال فارغالتحصیلان رشته مطالعات زنان" مطرح شد؛ معضل اشتغال، اختصاص به فارغالتحصیلان رشته مطالعات زنان ندارد/ زنان در مقطع دکتری مطالعات زنان جایگاه قابل قبولی در اشتغال دارند)
(در همین زمینه: یکی از آیندههای شغلی مطالعات زنان ایجاد استارتاپهایی در حوزه زنان و خانواده است/ امکانسنجی راهاندازی مقطع پسادکتری رشته مطالعات زنان)
رشته مطالعات زنان تاکنون رو به رشد بوده است
دکتر محمد اسحاقی؛ دبیر کارگروه مطالعات زنان شورای تحول علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی یکی از سخنرانان اصلی این همایش بود. او در سخنان خود رشته مطالعات زنان را در کشور رو به رشد توصیف و اظهار امیدواری کرد که در آینده این رشته در جایگاهی بهتر از گذشته خواهد بود. اسحاقی البته تحقق این شرایط بهتر را منوط به شروطی دانست که باید رعایت شود و در توضیح این شروط گفت: یکی از این شرایط به نظام آموزشی و برنامهریزی کشور بر میگردد و اینکه این رشتهها مرتبط با نیازها و مسائل باشد. ما در نظام آموزشی این اشکال را داریم که ممکن است نسلهای آموزشی ما و مباحثی که در این رشته در نظر گرفته شده است، مطابق با نیازهای واقعی جامعه نباشد. یکی دیگر از مسائل این است که عموماً مباحث را به صورت آموزش به دانشجو منتقل میکنیم؛ در حالیکه بسیاری از این مباحث بیش از آنکه آموزشی باشند، پژوهشمحور هستند.
اضافهشدن گرایشهای جدید به رشته مطالعات زنان در آیندهای نزدیک
دبیر کارگروه مطالعات زنان شورای تحول علوم انسانی شوای عالی انقلاب فرهنگی، در ادامه به تحولاتی که در رشته مطالعات زنان ایجاد خواهد شد اشاره کرد و افزود: در مقطع کارشناسی به زودی قرار است گرایش فلسفه و جنسیت راهاندازی شود و در دانشگاه قم ارائه خواهد شد. حدود ۲ سال است که درخصوص سرفصلهای این گرایش و رشته کار شده و در کارگروهی تخصصی به تصویب اولیه رسیده است و از دانشگاهها و اساتید مرتبط نیز نظرخواهی شده و در موقعیت تکمیل آن هستیم.
او ادامه داد: همچنین قرار است در مقطع دکتری، رشته حقوق خانواده راهاندازی شود. در آینده در شورای تحول، سرفصلهای این رشته مورد تصویب قرار خواهد گرفت و امیدوارم در دفترچه پذیرش سال آینده این رشته را داشته باشیم. در کنار این اقدامات، سرفصل رشته زن و خانواده در مقطع دکتری با همت اساتید دانشگاه علامه تدوین شده است و با توجه به اینکه این رشته مشابهتهایی با کارشناسی ارشد داشت، کمی با چالش مواجه شدیم و پیگیریها برای این رشته همچنان ادامه دارد.
طراحی گرایش سیاستگذاری حوزه زنان و خانواده؛ در دستور کار
به گفته اسحاقی در حوزه سیاستگذاری زنان و خانواده نیز اقداماتی صورت گرفته است و همانطور که رشته سیاستگذاری در حوزه علم و فناوری و همچنین مسائل فرهنگی و اجتماعی راهاندازی شده، با توجه به نقش و جایگاهی که مطالعات زن و خانواده میتواند در سیاستگذاریها داشته باشد، به دنبال تدوین گرایش سیاستگذاری حوزه زنان و خانواده هستیم و پیشنویس اولیه آن هم طراحی شده است.
از نظرات اساتید برجسته در امکانسنجی توسعه رشته مطالعات زنان استفاده میشود
دبیر کارگروه مطالعات زنان شورای تحول علوم انسانی شوای عالی انقلاب فرهنگی در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: بهطور کلی نگاه به آینده، نگاهی امیدبخش است. نظرات مختلفی در زمینه توسعه رشته مطالعات زنان در کارگروه مطرح شده است و ما همواره از نظرات اساتید برجسته این رشته برای پیشبرد و بهبود آن استفاده خواهیم کرد. به هرحال امکانسنجی راهاندازی یک رشته یا یک گرایش، کاری زمانبر است و باید روی تمامی جوانب آن کار شود.
ضرورت و الزامات رشته مطالعات زنان در دانشگاهها
به گزارش مهرخانه، پنل دوم به موضوع "ضرورت و الزامات رشته مطالعات زنان در دانشگاهها" اختصاص یافت. در ابتدا دکتر کبری روشنفکر؛ مدیر گروه مطالعات زنان دانشگاه تربیت مدرس، به عنوان سخنران و مدیر پنل به ایراد سخنرانی پرداخت. او که مقالهای تحت عنوان "بررسی جایگاه رشته مطالعات زنان در رستههای شغلی مرتبط" را نگارش کرده است، عمده سخنان خود را در رابطه با ارائه کلیات این مقاله اختصاص داد و گفت: میدانید که بحث بیکاری زنان یک دغدغه جدی در کشور است اما دانشآموختگان رشته مطالعات زنان دو برابر درگیر این بحران هستند و اگر ۶۰.۹ درصد زنان تحصیلکرده بیکارند، بخش عمدهای از آنان دانشآموختگان رشته مطالعات زنان هستند. در بررسیهایمان در جریان نگارش این مقاله، متوجه شدیم که در آزمونهای استخدامی توجه بسیار کمی به رشته مطالعات زنان شده است.
(در همین زمینه: مطالعات زنان در ایران؛ حساسیتها و چالشها)
(در همین زمینه: مشکلات و چالشهای پیش روی رشته مطالعات زنان/ چه باید کرد؟)
او افزود: در بسیاری از فراخوانهای استخدامی، رده کارشناسی برای رشته مطالعات زنان در نظر گرفته شده است؛ در صورتیکه این رشته مقطع کارشناسی ندارد واین موضوع واقعا ًجای شگفتی است. همچنین در آزمونهای استخدامی فقط گرایش زن و خانواده در نظر گرفته شده است.
(در همین زمینه: یکی از آیندههای شغلی مطالعات زنان ایجاد استارتاپهایی در حوزه زنان و خانواده است/ امکانسنجی راهاندازی مقطع پسادکتری رشته مطالعات زنان)
خودمان را بهدرستی به جامعه و مسؤولان معرفی نکردهایم
به گفته این استاد دانشگاه همه این مشکلات نشان میدهد که شاید ما خودمان را بهدرستی به جامعه و مسؤولان معرفی نکردهایم و آن ارتباطی که باید بین برنامهریزان و کارشناسان این رشته باشد، صورت نگرفته است. بسیاری از مسؤولان تدوین سیاستهای استخدامی آشنایی با اهداف و نوع این رشته دانشگاهی ندارند که شاید یکی از دلایل آن، ابهام در سرفصلها باشد.
او افزود: حتی در مورد تواناییهای دانشآموختگان و اهداف این رشته مواردی در نظر گرفته شده است که خیلی مرتبط با محتواهای ارائهشده نیست. به عنوان مثال دو توانایی را برای این رشته در نظر گرفتهاند که یکی از آنها پژوهشگری و تحقیق در مورد مسائل حقوقی زن و خانواده است؛ در حالیکه در رشته زن و خانواده خیلی مباحث حقوقی برجسته نمیشود. دومین توانمندی، پاسخگویی به پرسشها و شبهات مطرح در حوزه زن و خانواده با استناد به منابع دینی است و این مورد نیز مطابق با محتواهایی که در این رشته ارائه میشود نیست و قطعاً باید در سرفصلها اصلاحاتی صورت گیرد.
(در همین زمینه: رشته مطالعات زنان باید مستقل از سایر رشتهها باشد/ ضرورت توجه به فارغالتحصیلان این رشته)
مسائل و مشکلات رشته مطالعات زنان از زبان دانشجویان این رشته
دکتر زهرا میرحسینی، استادیار دانشگاه الزهرا(س) سخنران دوم این پنل بود که به ارائه مقاله خود با عنوان "بررسی مسائل و مشکلات رشته مطالعات زنان به روایت دانشجویان" پرداخت. او گفت: عموماً در نشستهایی که درباره رشته مطالعات زنان برگزار شده، مکرراً بیان شده است که این رشته سیاستزده است و اساتید کارآمدی ندارد. عدم وجود بازار کار و ضعف علمی دانشجویان نیز مسائلی بودند که از سال ۸۵ تاکنون در نشستهای مختلف تکرار شده است.
(در همین زمینه: برخی مشکلات رشته مطالعات زنان از نگاه دانشجویان این رشته)
او افزود: روش این مقاله کیفی بوده و در جریان آن با ۱۶ نفر از دانشجویان رشته مطالعات زنان مصاحبه انجام شده است و در رابطه با مسائل و مشکلات رشته مطالعات زنان و همچینین آینده شغلی این رشته از آنها سؤال پرسیده شده و در نهایت این دانشجویان برای بهبود وضعیت رشته خود پیشنهاداتی را ارائه دادهاند.
به گفته میرحسینی، در بسیاری از مصاحبهها، دانشجویان به خاص بودن رشته خود اشاره میکردند؛ به این سبب که رشته مطالعات زنان یک میانرشته است و از همه مهمتر این رشته بر محوریت زن شکل گرفته است. برخی دیگر از دانشجویان عنوان کردند که حتی اگر این رشته هیچ آینده شغلی نداشته باشد، حداقل باعث شده است سطح آگاهیهای فردیشان افزایش یابد و در زندگی شخصی برایشان کارآمدی دارد. به عنوان مثال دانشجویی در پاسخ به این سؤال گفته بود که از نوجوانی همواره علاقهمند بوده است مسائل حوزه زنان را بشناسد و برای برخی از سؤالها پاسخ پیدا کند. عدهای هم بر حسب اتفاق و به خاطر شناور بودن، این رشته انتخاب کردند.
عدم کارآمدی تحقیقات انجامشده در رشته مطالعات زنان
این استادیار دانشگاه الزهرا(س) در ادامه به برخی از مشکلات دیگر رشته مطالعات زنان از زبان دانشجویان اشاره کرد و افزود: در ارتباط با مسائل و مشکلات این رشته، بحث سادگی ورود و ضعف علمی دانشجویان، نبود مقطع کارشناسی برای این رشته، حذف این رشته از برخی از دانشگاهها و ضعف تحقیقات و پژوهشهای این رشته را مطرح کردند. برخی دانشجویان عقیده داشتند که بسیاری از تحقیقاتی که در این رشته انجام شده، صرفاً برای رفع تکلیف بوده و هیچ کاربردی در جامعه نداشته است. همچنین سرفصلهای آن برای دانشجویان و استادان مشخص نیست و حتی برخی با یکدیگر همپوشانی دارد. از سویی کمبود اساتید متخصص و متعهد این رشته، دوگانگی و تضارب آراء در این رشته و تقابل بین گرایشات فمینیستی و اسلامی که باعث اختلافات بسیاری بین دانشجویان و کارشناسان این رشته شده است نیز ازجمله مسائل مطرحشده توسط دانشجویان بود.
راهکارهای دانشجویان برای حل مشکلات رشته مطالعات زنان
به گفته میرحسینی، راهکارهای بسیاری از دانشجویان برای حل مسائل رشته مطالعات زنان در راهاندازی مقطع کارشناسی این رشته و معرفی آن به دانشجویان و استادان برجسته، ارائه درسها به صورت کارگاهی و عملی، تعریف جایگاه شغلی در نهادهای مختلف از جمله قوه قضاییه خلاصه شده بود و بسیاری از دانشجویان از این مورد گلهمند بودند که با وجود اینکه در حوزههای مختلف مباحث درسی این رشته ارائه میشود اما جایگاه شغلی برای آن در نظر گرفته نشده است.
او در پایان خاطرنشان کرد: در مجموع باید گفت که مسائل و مشکلاتی که در این رشته وجود دارد باعث میشود انگیزه و توانمندی دانشجویان در ماههای ابتدایی تحصیل از بین برود؛ چون این رشته، هنجارهایی که باید یک رشته دانشگاهی داشته باشد را ندارد.
(در همین زمینه: ابتکار: در کنار مطالعات زنان، مطالعات جنسیت هم داشته باشیم/ معاونت امور زنان در حوزه خانواده مسؤولیتهای جدی دارد)