بازنشر:
عزت السادات میرخانی - استاد حوزه و دانشگاه
یا ایها الناس اتقو ربکم الذی خلقکم من نفسه وحدهَ و خلق منها زوجها و بث منهما رجالاً و کثیراً و اتقو الله الذی تساءلون و والارحام انّ الله کان علیکم رقیبا
نساءـ۱
بحران هویت خانواده یکی از رویدادهای تلخی است که بشر را در عصر مدرنیته به بازخوانی در ساختار فرهنگ خانواده فراخوانده و به تعاملی جدی در این زمینه واداشته است . گرچه اذعان به این حقیقت که خانواده در گذار از سنت به تجدد ، سلب هویت گردیده و خاستگاه امنیت و سکونت آن دچار انحلال و اضطراب شده ، برای جوامع بشری بسیار ناگوار است ، لیکن اربابان اندیشه بویژه مجامع روانشناسان ، جامعه شناسان و حقوقدانان و نیز قضات را دچار نگرانی و دلواپسی خاصی کرده است .
سمینار « نشست منطقه ای علمی قضات ویژه اطفال و خانواده » بر اساس همین دغدغه در این استان برگزار می گردد .
آنچه بایسته به نظر می رسد آن است که در بررسی بحران یک موضوع ، کشف علل بر چاره جوئی معلول ها مقدم است .
پس از عصر روشنگری ، غرور دانش ، ظن بی نیازی از معنویات و ارتباط ماورائی بر بشریت چیره شد؛ به گونه ای که رسما اعلام خودکفائی از دیانت نمود و بر اصالت انسان محوری و اومانیسم تاکید نمود . اینجاست که خودمحوری جای خدامحوری را گرفت و اصالت انسان در قانونگذاری و ارتباطات اجتماعی بعنوان شرک جلی صورت پذیرفت ، کم کم تعامل و تبادل عاطفی در روابط ، بویژه در خانه و خانواده به تقابل و تعارض مبدل گردید و اصالت لذت، اصالت قدرت و اصالت منفعت دراندیشه های کلان اجتماعی همه ابعاد زندگی انسان را تحت الشعاع قرار داد و دامنه این اندیشه ویرانگر به شدت بر خانواده اثر تخریبی نهاد .
احساس این خطر جدی به گونه ای بود که اندیشمندان واقع نگر را دچار تلاطم و اضطراب ساخت. مثلا ویل دورانت بالاترین خطر جدی را که بشر سال ۲۰۰۰ به بعد را تهدید می کند ؛ تهدید، انهدام و فروپاشی خانواده می داند. این پیش بینی او در اول قرن بیستم در مورد سده ۲۱ است که دران موقعیت خانواده در موقعیت بحرانی واقع می شود. ویل دورانت از خانواده بعنوان کانون مقدسی یاد می کند به واسطه توسعه شهوت رانی و ابتذال دچار تزلزل و اضطراب می گردد [۱].
ژوسران دانشمند دیگری از فرانسه می گوید : « تاریخ به ما می آموزد که تواناترین ملتها مللی بو ده اند که خانواده در آنها قوی ترین سازمان را داشته است[۲].
« خانواده » در اندیشه جامعه شناسان بعنوان هسته ی اصلی پیکره زندگی اجتماعی بشر است که نسبت بدان احساس حمایت جدی می شود و در نگاه روان شناسان بعنوان اولین کانون عاطفی زندگی بشر و محکم ترین عامل رشد روانی و عاطفی مورد بازخوانی جدی قرار می گیرد و در اندیشه حقوقی عام بعنوان مجموعه افرادی با هم زندگی می کنند که بین آنان رابطه سببی و نسبی و یا فرزند پذیری وجود دارد و از یکدیگر ارث می برند مورد اهتمام و بالاخره در سازمانهای بین المللی و جهانی بعنوان رکن طبیعی و اساسی زندگی بشر مورد حمایت آنها قرار گرفته و دولتها را ملتزم حفظ و رعایت حقوق اعضای آن می نماید .
اما شکاف میان حکمت گرایی و حقیقت نگری و توحید محوری و دین باوری در برابر اعتماد بر عقلانیت بریده از وحی و اعتماد به تفکر برخاسته از اصالت انسان ، قرار گرفته و اهتمام فربه سازی بعد مادی زندگی بشر عملا راه سعادت واقعی را مسدود نموده به گونه ای که آینده زندگی بشر در هاله ظلمت ، ابهام ، بد فرجامی قرار گرفته است .
قرآن کریم این کتاب سراسر حکمت و این آینه تمام نمای حقیقت که نه تنها از بدو حیات انسان بلکه هستی را از ابتدا تا انتها با نورانیت وحی در می نوردد و افقهای روشن و معارف گوناگونی را بر انسان می گشاید . برای سازماندهی خانه و خانواده اسلوب و نظام خاصی را در استراتژی کلان قانونگذاری تبیین می نماید که لازمه آن دقت تعمق ، کلان نگری ، وحی باوری و توحید محوری است .
در اینجا اسلوب خانواده بر پایه علم اندک و سطحی « یعلمون ظاهرا من الحیات الدنیا » نیست ، بلکه خالق طبیعت و فاعل خلقت ، جاعل شریعت و قانونگذاری و مبین طریقت است . طریقتی که با خدا محوری و توحید باوری رقم خورده و همه بشریت را با ندای « یا أیها الناس التقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بث منهما رجالا کثیرا و نساء فاتقوا الله الذی تساءلون به و الارحام » ( نساء / ۱ ) به بندگی خدا و تقوای الهی فرا می خواند تا او را از اندیشه های آلوده به هوی و هوس و شیطنت برهاند . اورا به مسئولیت پذیری جدی نسبت به خانه و خانواده و ارحام فرا خواند و از هر گونه خود محوری ، مرد سالاری و زن محوری برحذر و آنان را بر پایداری بر « میثاق غلیظ » را بر مبنای تقوی و عدالت و احسان و تفضل و تعاطف فرا می خواند و این کانون برگرفته از انس و الفت و سکونت و رحمت را مبدء همه خیرات و کمالات می شمارد . لذا اصولی را بر آن در اسلوب قانونگذاری حاکم می سازد که در نوع خود برای پاسخگوئی به نیاز ابناء بشری بی بدیل است که از آن جمله :
• اصل کرامت باوری در تعاملات رفتاری خانواده است، لذا می فرماید : «أتأخذونه بهتانا و اثما مبینا و کیف تأخذونه و قد أفضی بعضکم الی بعض و أخذن منکم میثاقا غلیظا» (نساء / ۲۱).
چگونه جایگاه واقعی و انسانی همسرانتان را به فراموشی می سپارید و حال آنکه آنان به تعهد خود عمل کرده و با شما پیمانی الهی دارند، پیمانی که با سایر عقود زمینی متفاوت است . زیرا این میثاق در راستای تعهد انسان ها نسبت عبودیت حق است.
• اصل مودت و عشق و اغماض «و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجا و جعل بینکم مودة و رحمه» یعنی مساله زوجیت شما فقط رفع نیاز جنسی نیست، اگرچه تداوم حیات و دوام نسل در گرو زوجیت است، اما زوجیت انسان بر پایه مودت و رحمت و سکونت و امنیت است، لذا می فرماید: «و أن تعفوا اقرب للتقوی و لا تنسووا الفضل بینکم» (بقره / ۲۳۷)
• اصل معروف : این اصل کرارا درباره تعامل رفتاری میان زوجین در آیات قرآن کریم مطرح گردیده است . تاکید شریعت بر حاکمیت این اصل در خانواده تا بدان جاست که در ثلث سوم سوره بقره فقط «۱۰ » بار از توجه تام به این اصل سخن به میان آورده است ؛ مثل : « و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف » ( بقره / ۲۲۸ ) اشاره به اینکه گستره حقوق و وظائف زوجین بر محوریت این اصل رقم می خورد یا می فرماید : « فامسکوهن بمعروف أو سرحوهن بمعروف » ( بقره / ۲۳۱ ) و نیز در مساله حقوق مالی و انفاق همسر می فرماید : « و علی المولود له رزقهن و کسوتهن بالمعروف » ( بقره / ۲۳۳ ) .
لازم به ذکر است که مراد از معروف به بیان علامه طباطبائی در المیزان همان شیوه ای است که منطبق با فطرت و بر مبنای عرف عقلا و مورد تاکید شرع است .
• اصل مهم دیگری که در این سیستم از قانونگذاری بر آن بسیار تاکید گردیده اصل صلح و آشتی و تقدم مصالح جمعی خانواده بر خودکامگی فردی است . مثلا در آیه مربوط به نشوز می فرماید : « والصلح خیر و اُحضِرت الانفس الشّح و اِن تحسنوا و تتقوا فان الله کان بما تعملون خبیرا » ( نساء / ۱۲۸ ) . انگیزه آشتی و پیوند شایسته و صلح در خانواده بهتر از ناسازگاری است و نفوس انسانها در این کانون بایستی از خود محوری و بخل برحذر باشد و هرگز مصالح جمعی را فدای اغراض فردی ننماید .
در آیه دیگری پس از تبیین معاشرت معروف در خطاب به مردان می فرماید : « فاِن کرهتموهن فعسی أن تکرهوا شیئاً و یجعل الله فیه خیرا کثیرا » ( نساء / ۱۹ ) اشاره به اینکه اگر برای حفظ مصالح خانواده نقاط کراهت و اختلاف را کنار گذاردید ، خداوند به واسطه این عمل انسانی ، خیر کثیری را برای شما مقرر می دارد .
• اصل دیگر حاکم اصل عدم ضیق و ایجاد ضرر نسبت به همسر است و از آن جهت که مرد جنسی است که از قوت و قدرت نسبی بیشتری به لحاظ ظاهری برخوردار است هر کجا که او بخواهد از این توانائی به سوء استفاده نماید و یا به نحوی همسرش را در ضیق یا تنگنا و یا پا در هوا نگه دارد و با رفتار زور و منکر او را به مشقت وا دارد، قانونگذار او را به شدت منع می نماید، لذا آیاتی چون «لا تمسکوهن ضرارا لتعتدوا و مَن یفعل ذلک فقد ظلم نفسه» (بقره / ۲۳۱) و نیز «لا تضاروهن لتُضَیِّقوا علیهن» (طلاق / ۶) گواه بر این مساله است از سوی دیگر هرجائی که مرد بخواهد با عناوین مختلف، همسرش را در بن بست و یا بلاتکلیفی و تعلیق نگه دارد. این عمل را مذمت و زور و منکر معرفی می نماید و بعضا برای آن چونان ظهار کفاره سنگین قرار می دهد .
لذا در اینگونه موارد از طرفی به زن حق می دهد که شکایت چنین مردی را نزد حاکم ببرد تا او را از این مخمصه خلاص نماید و از طرفی با بیان کبرای کلی «اِنّهم لیقولون منکرا من القول وزورا» (مجادله / ۲) هرگونه رفتار غیر معروف و مورد نفرت و زور را نفی می نماید، بلکه برای آن عقوبت و نیز کفاره مقرر می دارد. و حکم ظهار و ایلاء نمادی از این اسلوب قانونگذاری متین و متیقن است. در این اسلوب نه تنها حقوق مالی مستقل و حمایتی برای زن مقرر می دارد، بلکه رعایت حریم حقوق معنوی، حقوق اجتماعی و حتی حقوق جنسی را بر مرد واجب می شمارد.
نگاه جامع قانونگذار، ابعاد مختلف حقوق و وظائف اعضای خانواده را نسبت به یکدیگر به گونه ای بیان نموده که نه تنها در آن کوچکترین چالش و نقصی وجود ندارد، بلکه سلسله قوانین به گونه ای چینش گردیده که با تفکر کلان و سیستمی همه مرتبط با هم و متمم هم و از نظم و انسجام و استحکام خاص برخوردارند ، نه تنها خاستگاه آن علم و حکمت و کرامت و عزت است که مصالح نوعی و منافع جمعی در عین استقلال و حریت فردی در آن لحاظ گردیده است که این نمادی از استراتژی و ساماندهی خالق خلقت و جاعل شریعت و فاطر بدیع فطرت و طبیعت است.
• و بالاخره اصل دیگری که به منزله محور همه اصول و نقطه مرکز در مدار قانونگذاری است اصل حق محوری و خدا باوری است که در جای جای متون و نصوص دینی به چشم می خورد .
از آن جمله آنکه در سوره بقره در دو آیه ۲۲۹ و ۲۳۰ در باب نحوه تعاملات زوجین ، شش بار « حدود الله » را در گزاره های مختلف بیان می کند ، مثلا می فرماید : « فان خفتم الاّ یقیما حدود الله فلا جناح علیهما فیما افتدت به » اگر زوجین نمی توانند بر اساس آموزه های قانونگذار کانون خانه را به سر منزل مقصود برسانند ؛ پس هرکدام که بنای انحلال را دارد بر او لازم است فدیه بدهد و حق طلاق خانم برای زن از همین جا ثابت است . سپس رعایت حریم قانونگذاری حق را در خانواده لازم و واجب می شمارد و می فرماید « تلک حدود الله فلا تعتدوها و من یتعد حدود الله فالئک هم الظالمون » ( بقره / ۲۲۹ ) .
و در آیه ۲۳۱ می فرماید « لا تتخذوا آیات الله هزوا واذکروا نعمة الله علیکم و ما انزل علیکم من الکتاب و الحکمة یعظکم به واتقوا لله » ( بقره / ۲۳۱ ) .
در این آیات که محور موضوع ارتباط زوجین در نکاح و انحلال است اگرچه از دیدگاه آیات الاحکام موضوعاتی چند مثل حصر طلاق و طرح مساله محلل و عدم جواز تعدی به حقوق مالی زن و جایگاه خلع و درخواست طلاق از سوی زوجه و ... مطرح است ؛ لیکن با نگاه دقیق محور توجه خاص به قانونگذاری الهی است که هرگز نباید مورد تعدی و اغماض قرار گیرد و ملاک ادامه زندگی و نیز انحلال آن « یقیما حدودالله است ، یعنی خانواده دینی نه مردسالار است و نه زن سالار و بازی با احکام خدا و نادیده انگاری حدود و ثغور قانونگذاری تعدی به خود و دیگران است و بالاترین نعمات برای خانواده در آیه ۲۳۱ خاستگاه وحیانی کتاب بعنوان پایه های قانونگذاری است که نه تنها برخاسته از فطرت و علم بینهایت است بلکه مبنای آن حکمت است که دست بشر از آن عموما کوتاه است .
و قانونگذار بندگان را به قانونی هدایت و دعوت می کند که خاستگاه آن خدا محوری و است انسان را از خودمحوری است و انسان را از خودمحوری نجات می بخشد و به تقوی و ارزشهای انسانی متصل می نماید .
اینجاست که وقتی روابط عاطفی، عقلانی، حقوقی، انسانی و جنسی انسانها بر پایه این اصول شکل گرفت، وحدت و یکپارچگی، انس و الفت، صداقت و مشورت، جایگزین نفاق و عداوت، خشونت می شود. خدا محوری جائی برای خود محوری نمی گذارد و بلکه « یطعمون الطعام علی حبه » ( انسان / ) به نشانه عشق خالص و خدمت توسعه می یابد که حاصل چنین اندیشه ای «انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً و لا شکورا» ( همان ) است .
حال در عصری که فرهنگهای بریده از وحی در مساله خانواده به بن بست رسیده اند و دیگر حرفی برای گفتن برای آنان باقی نمانده، بر اندیشمندان اسلامی است تا برنامه ریزی دقیقی را در ترسیم استراتژی اسلام در باب خانواده تدوین و مبانی و ترمنولوژی حقوق خانواده را در اسلام تنظیم و تکمیل نمایند و بر پایه متدلوژی جامع دین آن را بر اقصی نقاط زمین ابلاغ کنند. با امید روزی که اسلام عزیز که « هدی للناس » است آرزوی دیرینه بشر را در امنیت و عدالت و اخوت برآورده سازد .
________________________________________
[۱] . رک : مطهری ، مرتضی ، نظام حقوق زن در اسلام ، ص ۳۸ .
[۲] . رک : امامی ، صفائی ، حقوق خانواده ، مقدمه ص ۱۵ .
________________________________________
[۱] . یادداشتهای استاد ، ج ۷ ، ص ۲۶ .
[۲] . یادداشتهای استاد ، ج ۷ ، ص ۲۸ .
(این مقاله در نشست قضات دادگستری استان خوزستان در سال ۸۵ ارائه گردیده است و در نشریه تعالی خانواده در سال ۸۶ به چاپ رسیده است).