ارزیابی جایگاه دختران مجرد در سیاستگذاریهای اجتماعی؛
اگر بپذیریم که این افراد حرف بزنند و گفتمانشان ایجاد شود، خودبهخود کردار و مناسک هم حول این گفتمان ایجاد میشود، به نهاد خودشان هم شکل میدهند و در نتیجه، این پدیده در نظم قدرت موجود حل میشود. این نگاه به معنای فوکویی، زیست سیاست و نگاه از پایین است.
دختران مجرد سهم بسیار اندکی در حوزه سیاستگذاری اجتماعی دارند؛ در حالیکه در سالهای اخیر تعداد دختران مجرد رو به فزونی گذاشته است. از سوی دیگر، غالب این قوانین ممیزه سنی برای دختران مجرد در نظر نگرفتند و تمامی دختران مجرد را شامل میشوند اما یکی از مسایل جامعه ما افزایش دختران مجرد بالای ۳۰ سال سن است که تعداد قابل توجهی از آنها به سن تجرد قطعی خواهند رسید و مسایل مخصوص به خود را خواهند داشت که جامعه باید موضع خود را نسبت به این پدیده مشخص کند و برای این مشکلات برنامهریزی داشته باشد.
به گزارش مهرخانه، برگهای مختلف قوانین و سیاستگذاریها را که زیر و رو میکنی در آن خبر چندانی از حضور دختران مجرد نیست و در معدود مواردی میتوان رد پای این قشر از جامعه را مشاهده کرد.
قانون حق عائلهمندی دختران مجرد
یکی از معدود قوانینی که در آن به دختران مجرد اشاره شده حق عائلهمندی دختران مجرد است. براساس قانون مدیریت خدمات کشوری، کارمندان زن شاغل، بازنشسته و وظیفهبگیر مشمول این قانون که دارای همسر نبوده یا همسر آنها معلول یا از کارافتاده کلی است یا خود به تنهایی متکفل مخارج فرزندان هستند، از مزایای کمکهزینه عائلهمندی بهرهمند میشوند.
یکی از مشکلاتی که در تفسیر این قانون در دستگاههای اجرایی وجود داشت این بود که برخی ادارات با اشاره به کلمه عائلهمندی و ذکر زنان بدون همسر، این موضوع را به زنانی که همسر خود را از دست دادهاند نسبت میدادند نه زنان مجرد و لذا از پرداخت حق عائلهمندی به زنان مجرد اجتناب میکردند. با پیگیریهای صورتگرفته، بالاخره مجوز رسمی پرداخت این حق به همه زنان کارمند صادر شد. براساس ابلاغیه سال گذشته خزانهداری کل کشور به تعدادی از دستگاههای اجرایی، تأکید شده که پرداخت حق عائلهمندی به کارکنان زن فاقد همسر بلامانع است. در این بخشنامه آمده است که زنانی مشمول مزایای یادشده هستند که ازدواج نکردهاند یا از همسر خود جدا شدهاند لذا با توجه به حکم هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، همه زنان مذکور از این کمکهزینه عائلهمندی برخوردار خواهند بود.
قانون اعطای حق سرپرستی به دختران مجرد بالای ۳۰ سال
یکی دیگر از قوانینی که دختران مجرد را مورد توجه قرار داده، قانون اعطای حق سرپرستی به دختران مجرد بالای ۳۰ سال است. پس از اصلاح قوانین در سال ۱۳۹۲ نه تنها زوجین بدون فرزند و دارای فرزند میتوانند کودکی را به فرزندخواندگی بگیرند بلکه دختران و زنان بدون شوهر دارای حداقل ۳۰ سال سن نیز میتوانند حق سرپرستی دختران را داشته باشند. تعدادی از کودکان بهزیستی که سنشان بالاتر میرود یا محدودیتهایی مانند بیماریهای خاص دارند، برای فرزندخواندگی به دختران مجرد سپرده میشوند. در صورتیکه این دختران ازدواج کنند و همچنان تصمیم بر ادامه سرپرستی داشته باشند، همسر هم باید مدارک خود را ارایه دهد و در صورت داشتن شرایط، بچه، فرزندخوانده هر دو میشود اما اگر مرد فاقد شرایط لازم بود، کودک به بهزیستی برمیگردد. دختران مجردی که دختری را به فرزندخواندگی قبول میکنند باید شاغل و بیمهشده بوده و درآمد داشته باشند. در بندهایی از قانون، پیشبینی شده که آنها یا اموالی را به نام کودک کنند یا تعهد یکسوم اموال دهند که میزان این اموال را قاضی طبق دارایی فرد مشخص میکند. علاوه بر آن، میتوانند خود را به نفع فرزند، بیمه عمر یا بیمه آتیه کنند.
بندهای چالشبرانگیز طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده
در سال ۹۲ طرح جامع جمعیت و تعالی خانواده توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی تقدیم مجلس شد اما روند تدوین این طرح پس از انتقادات واردشده تغییر کرد و سال ۹۳ تقدیم مجلس شد. ماده ۹ و ۱۰ این ماده که اشاراتی به افراد مجرد داشت، جزو چالشبرانگیزترین بندها بود که با انتقادات فراوانی مواجه شد.
در ماده ۹ این قانون آمده است: در کلیه بخشهای دولتی و غیردولتی اولویت استخدام به ترتیب با مردان دارای فرزند و سپس زنان دارای فرزند است. بهکارگیری یا استخدام افراد مجرد واجد شرایط در صورت عدم وجود متقاضیان متأهل واجد شرایط، بلامانع است.
همچنین در ماده ۱۰ این قانون اشاره شده: پنج سال پس از تاریخ لازمالاجراشدن این قانون، جذب افراد مجرد به عضویت هیأت علمی در تمامی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی دولتی و غیردولتی و معلمان مدارس در مقاطع مختلف تحصیلی، ممنوع است. تنها در صورت نبودن متقاضی متأهل واجد شرایط با تأیید بالاترین مقام دستگاه، جذب افراد مجرد بلامانع خواهد بود. در تبصره این ماده آمده است که افراد مجرد نخبه از شمولیت این ماده مستثنی هستند.
البته، این طرح ۴ سال پس از ارایه به مجلس به دلیل بار مالی بسیار زیاد هنوز به تصویب نرسیده و مشخص نیست در آینده نیز پیگیری خواهد شد یا خیر. اما به هر صورت، نگاه سیاستگذاران و دستاندرکاران امر را به پدیده تجرد نشان میدهد.
طرح قبحزدایی از تجرد دختران
اواخر سال ۹۴ بود که شهیندخت مولاوردی، معاون سابق رییسجمهور در امور زنان و خانواده خبر از طرح معاونت در راستای عیبزدایی از تجرد قطعی دختران داد. به گفته مولاوردی قرار بود در کارگروه تعمیق باورهای دینی براساس زندگی حضرت معصومه(س) بانویی که تا پایان عمر ازدواج نکردند، این موضوع تبیین شود تا با فرهنگسازی، از تجرد قطعی دختران عیبزدایی شود.
جزئیاتی پیرامون این طرح منتشر نشد اما ماهها پس از آن منصوره شایسته، رییس کارگروه تعمیق باورهای دینی اعلام کرد که هنوز ابلاغی از طرف مولاوردی در این خصوص به کارگروه تعمیق باورهای دینی نشده و مشخص نیست قرار است این طرح پیگیری شود و به جریان بیفتد یا خیر. که البته تا آخر دولت یازدهم خبری از این طرح نشد.
طرحی برای زنان مجرد سالمند
سال ۹۴ بود که علی ربیعی، وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی زنگ خطر پدیده زنان مجرد سالمند را به صدا درآورد و گفت: باتوجه به روند افزایش تجرد و زندگی مجردی، در آینده با زنان سالمند مجرد بیشتری مواجه خواهیم بود که باید در این خصوص برنامهریزی شود.
ربیعی یکی از برنامههای وزارتخانه متبوع خود را آمادهسازی آموزش عالی برای این موضوع دانست و اعلام کرد که مؤسسه آموزش عالی بهزیستی و تأمین اجتماعی تحت نظر مولاوردی، معاون سابق رییسجمهور در امور زنان و خانواده برنامههای جامعی را برای آموزشهای مجازی و حضوری در این زمینه آماده کرده است. البته از جزییات این برنامهها خبری در دست نیست و با توجه به تغییرات صورتگرفته در ساختار دولت، مشخص نیست این برنامهها به نتیجه برسد یا خیر.
ضرورت تعیین موضع جامعه نسبت به پدیده تجرد دختران
همانطور که مشاهده میشود دختران مجرد سهم بسیار اندکی در حوزه سیاستگذاری و برنامهریزی اجتماعی دارند و حتی میتوان آنها را جزو اقشار دیدهنشده یا انکارشده کشور در نظر گرفت. این در حالی است که به دلیل تغییرات اجتماعی، فرهنگی و جمعیتشناختی در سالهای اخیر تعداد دختران مجرد رو به فزونی گذاشته است. از سوی دیگر، غالب این قوانین ممیزه سنی برای دختران مجرد در نظر نگرفتند و تمامی دختران مجرد را شامل میشوند این در حالی است که در زمان حاضر، یکی از مسایلی که در جامعه ما وجود دارد افزایش دختران مجرد بالای ۳۰ سال سن است که به دلایل جمعیتشناختی و جامعهشناختی تعداد قابل توجهی از آنها به سن تجرد قطعی خواهند رسید و مشکلات و مسایل مخصوص به خود را خواهند داشت که جامعه باید موضع خود را نسبت به این پدیده مشخص کند و برای این مشکلات برنامهریزی داشته باشد.
دو نوع سیاستگذاری در قبال تجرد
دکتر مصطفی مهرآیین، جامعهشناس و عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور در خصوص سیاستگذاریها و برنامهریزیهایی که باید در این زمینه انجام شود، در گفتوگو با مهرخانه بیان داشت: در مقابل پدیده تجرد میتوانیم دو نوع سیاستگذاری داشته باشیم؛ یکی سیاستگذاری ناظر به استقلال پدیده تجرد و دیگری سیاستگذاری از منظر نظم رسمی موجود. اگر بپذیریم تجرد یک پدیده و حوزه مستقل اجتماعی است که طبعاً قوانینی بر آن عارض است، میگوییم کسانی که این پدیده را تجربه میکنند، باید سخن از مسایلشان بگویند مثلاً آنها باید بگویند نوع نگاهشان به ارث، زندگی مستقل از پدر و مادر، تحصیلات، ازدواج، بدن، آدمهای متأهل، شغل و... چیست. اگر بپذیریم که این افراد حرف بزنند و گفتمانشان ایجاد شود، خودبهخود کردار و مناسک هم حول این گفتمان ایجاد میشود، به نهاد خودشان هم شکل میدهند و در نتیجه، این پدیده در نظم قدرت موجود حل میشود. این نگاه به معنای فوکویی، زیست سیاست و نگاه از پایین است.
مهرآیین در ادامه خاطرنشان کرد: یک نوع نگاه از بالا هم داریم که مسأله آن شناسایی آنچه وجود دارد، نیست بلکه به آنچه باید باشد توجه دارد که این نگاه طبعاً نگاهی انکاری است. البته، جامعه میخواهد هم آدمهای مجرد را انکار کند و هم از آنها بهعنوان یک نیروی اجتماعی استفاده کند چون آنها نیروی گسترده کار هستند و ممکن است بسیاری از این قشر جمعیت نخبه جامعه باشند. درواقع، سیستم دچار تناقض است و در عین انکار پدیده تجرد، از نیروی اجتماعی افراد مجرد استفاده میکند چون در فضای امروزی به راحتی نمیتوان اقشار مختلف را به دلایل متفاوت طرد کرد.
نمیتوان گفتمانی در مخالفت با تجرد ساخت
این جامعهشناس خاطرنشان کرد: در حال حاضر، تجرد در مقابل خانواده و نظم موجود نیست بلکه خودش نظم موجود است و دیگر نمیتوان گفتمانی در مخالفت با آن ساخت. سیاستهای محدودکننده در زمینه وام و اشتغال و... نیز نشاندهنده عدم آگاهی و شناخت از پدیده تجرد است. در حالیکه اگر مسؤولان بدانند چه عواملی به پدیده تجرد در جامعه دامن میزند و این عوامل را بشناسند، قوانینی در راستای همراهی با آن تنظیم میکنند.
باید صدای مجردها را شنید
عضو هیأت علمی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور افزود: در خصوص تجرد اگر رویکردها بایدی و هنجاری باشد، دائم به دنبال نفی تجرد است اما شکل درست ماجرا این است که بگوییم افراد مجرد نیز مانند سایر اقشار جامعه خودشان یک جمعیت هستند که مسایل خاص خودشان را دارند و باید اجازه دهیم این افراد درباره مسایل خودشان حرف بزنند. به هر حال، باید صدای این آدمها را بشنویم و ببینیم ذهنیت آنها نسبت به مسایلی مانند بدن، احساس، نوع گرایش به تعاملات جنسی، پول، شغل، عشق و... چیست چون این جمعیت هم مانند سایر جمعیتها دانش، سوژه، کردار و مناسک خود را دارد و سامانهای را شکل میدهد.