بازنشر
توضیح شبکه ایران زنان: مصاحبه زیر در تاریخی انجام گرفته که هنوز تعلیق جامعه زینب مطرح نبوده از این رو نامبرده مسول کمیته تحقیقات و مطالعات جامعه زینب که در ان فعال بوده است عنوان شده. توران ولی مراد زمانی که جامعه زینب فعال بوده است در این تشکل عضو شورای مرکزی بوده و مسولیت کمیته تحقیقات مطالعات جامعه زینب را داشته و فعال بوده است یعنی از ۱۳۸۰ تا ۱۳۹۰. از بعد فوت دبیرکل این تشکل و خاصه در این تاریخ که جامعه زینب در حالت تعلیق است ولی مراد در شورای همکاری های زنان و جامعه فاطمیون فعال است به علاوه مدیریت پایگاه شبکه ایران زنان که به مسولیت خودش این پایگاه را اداره می کند.
به نقل از
پرتال امام خمینی عضو شورای مرکزی و مسئول کمیته تحقیقات و مطالعات جامعه زینب(س) گفت: تعلیم و تعلم زنان ما نقش کلیدی در سعادت جامعه دارد چرا که هم خانواده را حفظ می کند و هم جامعه را. به اعتقاد من تاکید امام خمینی(س) بر تعلیم و تعلم زنان به همین دلیل بوده و باید توجه داشته باشیم که این تعلیم و تعلم همه جانبه است.تاکید امام خمینی(س) بر تعلیم و تعلم زنان به دلیل نقش کلیدی آنان در سعادت جامعه است
سیره عملی، فرمایشات و مواضع روشنگرانه و فتاوای راهگشای حضرت امام خمینی(س) در زمینه مسأله زن در اسلام، ضمن وفاداری تام به اصول و محکمات دین در چارچوب حقوق مسلم شرعی، می تواند راهنمای عملی نسلی باشد که به جایگاه حقیقی زن می اندیشد. آنان که از محدودیت ها و بی منزلتی های سنتی که متاسفانه در بسیاری از کشورهای مدعی اسلام به نام شرع در حق زنان اعمال می شود، بیزارند و در عین حال مواضع مدعیان حقوق زن که با ادعای تساوی حقوق، حتی تمایزات طبیعی و فطری را نیز انکار می نمایند، ناکام می گذارد.
به گزارش پرتال امام خمینی(س) در همین راستا و به منظور بررسی جایگاه و منزلت زن از منظر و اندیشه امام، پ
ایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران، گفت و گویی با «توران ولی مراد» عضو شورای مرکزی و مسئول کمیته تحقیقات و مطالعات جامعه زینب(س) داشته است. «ولیمراد» همچنین عضویت و دبیری ائتلاف اسلامی زنان، نویسندگی و تألیف بیش از ۱۰۰ اثر و مقاله در زمینه مسائل زنان، مدیریت در صدا و سیما، داوری و عضویت در هیئت انتخاب جشنوارههای مختلف، اجرا و تهیهکنندگی برنامههای تلویزیونی «اردیبهشت» (سری اول)، «زنان اهل قلم» و «زن در قصه پریا»، مدیریت شورای همکاریهای زنان و مسئولیت سایت «ایران زنان» را در کارنامه کاری خود دارد. آنچه ملاحظه می شود، متن این گفت و گو است.
* با توجه به وجود دو نوع دیدگاه نسبت به مساله زن قبل از انقلاب اسلامی که یکی دنبال ارائه نسخه بدلی و تصویر زن جامعه غربی در ایران بود که بیشتر می خواست زن با فریبایی خود متاعی باشد در نظام سلطه که به سفارش حاکم ایفای نقش می کرد و همزمان نگاه دیگری که نگاهی متحجرانه بود که زن را به بهانه مذهب و سنت تنها در پستو و اندرونی خانه می خواست؛ اما امام خمینی(س) با نگاه متعالی خود در جریان انقلاب اسلامی و با تاکید بر حضور اجتماعی و سیاسی زنان؛ هویت دیگری برای زن مسلمان ایرانی تعریف کرد. نقش نگاه و فتوای امام در احیای هویت زن مسلمان ایرانی را چگونه ارزیابی می کنید؟
- واقعیت همین است. قبل از انقلاب برای زن یک تعریفی را ارائه می کردند که مبنی بر یک تعریف غربی بود و آنگونه زن را می خواست که متاسفانه از طریق رسانه ها یا بسته های فرهنگی که همچنان امروز هم به جامعه تزریق می شود، این نگاه تداوم دارد و زن را یک آلت و ملعبه و عروسک می خواهد که من آن را زن عروسکی تعبیر می کنم که خودش را زیبا و فریبا می کرد و به لحاظ ظاهری، زیبایی هایش را ظاهر می کرد تا در هر بعدی در جامعه وارد شود. این نگاه غربی که زن را عروسکی می خواست؛ دنبال سلطه نگاه مردان و سلطه نگاه سرمایه داری بود. این مسیری بود که قبل از انقلاب جلوی پای زنان گذاشته شده بود و متأسفانه از طرق مختلف همچنان ادامه دارد.
یک نگاه دیگر که از گذشته های دور این نگاه هم در جامعه ما بوده است و به اسم مذهب به خورد مردم داده شده نیز زن را ابزار می دید. در این نگاه در واقع همانطور که مرد خانه و اسباب خانه را مالک است، مالک زن خود نیز هست و حتی در ادبیات محاوره صاحبان این نگاه در پرسیدن احوال همسر گفته می شود متعلقات چطور است؟! یعنی در واقع زن را جزو متعلقات مرد به حساب می آورد. هر دو نگاه مزبور، نگاهش به زن نگاه ابزاری بود. منتهی فرم و شکل آن فرق می کرد که ما به نگاه دوم نگاه متحجرانه می گوییم که در این نگاه زن از هویت انسانی خارج شده و حق تصمیم گیری ندارد و تصمیمات را مردان برای او می گیرند و امکانات تصمیم گیری هم در اختیار مردان بود. متاسفانه این نگاه به اسم مذهب وجود داشت و این نگاه هم همچنان در جامعه وجود دارد؛ منتهی نگاه سومی براساس فقه پویای شیعه ظهور می کند که مبتنی بر قرآن است و زن را صاحب اختیار و دارای حق انتخاب معرفی می کند. اساسا وقتی که در نگاه قرآن زن به عنوان یک انسان در قبال پروردگار مکلف است، پس حق انتخاب دارد تا موظف به انجام تکالیف باشد. در این دیدگاه بر اساس نگاه قرآن، جایگاه انسانی زن با مرد یکسان است و حق انتخاب و تصمیم گیری و تصمیم سازی دارد. حضور موثر دارد نه منفعل؛ و این نگاهی است که با انقلاب اسلامی به صحنه می آید و در جامعه تعریف جدیدی از زن ارائه می شود و این نگاه خدمت بسیار بزرگی به زنان کرد و در واقع زنان به مدد این نگاه تا آنجا پیش می روند که در انقلاب اسلامی از آنان به عنوان سازندگان انقلاب یاد می شود.
زنان از سال ۵۷ به صحنه انقلاب نیامدند؛ آنان از دو دهه قبل تر به صحنه آمده بودند و این حق انتخاب و تصمیم گیری در سرنوشت خود را یافتند. این نگاه در خانه و خانواده و در وجود افراد جامعه ما نهادینه شد که بعدا در سال ۵۷ به نتیجه رسید. یعنی زنان در سال ۵۷ هم خودشان در صحنه بودند و هم دست پرورده هایشان. آنها فرزندان خود را طوری تربیت کردند که مبنایش این نگاه اسلامی بود که ملت ما می خواهد حاکم بر سرنوشت خود باشد. این مهم نشان می دهد که زنان و انقلاب اسلامی یک خدمت دو طرفه به هم داشتند.
امروز هر سه نگاه های یاد شده نسبت به زنان در جامعه وجود و تداوم دارد. چه بستری که زن را عروسکی می طلبد و چه بستری که متحجرانه زن را در خدمت مردان و بدون حضور اجتماعی می خواهد و چه نگاهی که با پیروزی انقلاب اسلامی به دنیا عرضه شد و زن را در جایگاه انسانی برابر با مرد و با حق انتخاب و تاثیرگذاری معرفی کرد. هر سه این نگاه ها همچنان در کنار هم ادامه دارند و همچنان با هم در چالشند و تعارض و سر ناسازگاری دارند. خدمت انقلاب به زنان در دادن اعتماد به نفس و خودباوری ای بود که اصلا قابل مقایسه با نگرشهای دیگر به زن نیست.
* سیره عملی امام خمینی(س) در احیای این هویت چقدر نقش داشت؟ به عبارت دیگر در مقام عمل چه اقداماتی برای بروز و حضور زنان در جامعه انجام دادند؟
- این جریان تنها بر اساس یک فتوا نیست. وقتی سخنان و بیانیه ها و صحبت های امام(س) را در هدایت انقلاب مورد بررسی قرار می دهیم می بینیم که خطاب های ایشان عام است و برای همه است و شما شنیده اید که ایشان سال ۴۲ می گویند سربازان من در گهواره ها هستند. قطعا این گهواره ها گهواره جنبانی می خواهد. این فرزندان که نقطه امید امام(س) هستند قطعا توسط مادرانی آگاه پرورش یافته اند که چشم امید به آنها دوخته شده است.
ملت ایران یک ملت مسلمان است و این استقلال خواهی و حاکمیت بر سرنوشت خود، در واقع ایستادن در مقابل تحقیر دیکتاتورها است که ریشه در نگاه اسلام و قرآن دارد که می گوید: سرنوشت ملت ها تنها در اراده خود آنهاست. این نگاه دنبال برگرداندن کرامت انسانی به انسان هاست. یعنی باید تک تک افراد جامعه در صحنه و مقاومت حضور داشته باشند و علیه کسی که برای او و به جای او تصمیم می گیرد و او را تحقیر می کند قدم بردارند. دیکتاتور که در قرآن نماد آن فرعون است دنبال سخیف و تحقیر کردن مردم است تا مردم او را اطاعت کنند. در واقع انقلاب اسلامی ایران با تکیه بر این اصل اسلامی مقابل خفت ایستاد. این اسلام که توسط حضرت امام(س) به مردم و خصوصا زنان جامعه ما معرفی شد؛ موجب گردید زنان ما هم به عنوان نیمی از جامعه که تحقیر شده بود، پای آن ایستادند؛ چرا که کرامت انسانی حرمت یک انسان را به آنها باز می گرداند و این تنها یک فتوا نبود.
در لحظه لحظه های انقلاب و به شکل های مختلف زنان در صحنه ها حضور داشتند و تأثیر ملاقاتهای مختلف با امام(س) در دیدارهای مختلف با زنان در آغاز انقلاب، هویت و نقش جدیدی را برای زنان رقم زد. منتهی اشکال کار در امروز آنجاست که همینطور که برخی از افراد ذی نفوذ در آن زمان مخالف با انقلاب و امام(س) بودند یا همراه با انقلاب نبودند به همین شکل با تعریفی که انقلاب اسلامی و امام از زن می کرد نیز مخالف بودند و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی حالا همه آمده اند و سر سفره انقلاب نشسته اند و این مشکل به وجود آمد که آن نگاه هایی که با مدرسه فکری امام خمینی(س) کلا مخالف بودند، حالا اینها هم در انقلاب نقش پیدا کرده اند. هم بودجه دولتی گرفتند و هم صاحب مدرسه ها و پژوهشگاههای مختلف شدند و حتی بعدها با ساخت حزب و ورود به مراکز قدرت در این ۳۶ ساله، نگرش انقلاب اسلامی را در برخی حوزه ها از جمله مسایل زنان به حاشیه راندند. متاسفانه دیگر جریان ها از جمله جریان اصولگرا و اصلاح طلب هم، به دلیل عدم توانمندی در مدیریت ها نتوانستند در حوزه زنان به یک ساختار و نهاد و دیدگاه منسجم برسند و عدم انجام این ساختار سازی باعث شد که کسانی به نام زنان پست ها را گرفتند که یا توانمندی نداشتند و یا بایستی در خدمت منویات خواسته های احزاب و جریان های مردسالار می بودند. همین عدم ساختار منسجم در حوزه زنان باعث شد که زنان به آن جایگاه نهایی مد نظر انقلاب اسلامی و حضرت امام(س) نرسند و اکنون پس از ۳۶ سال اولویت اول در حوزه زنان همچنان ساختن نهادی است که حوزه زنان را در مسیر صحیح پیش ببرد. تا کنون که هر آنچه هم در حوزه مسایل زنان انجام شده است یا کارهای شعاری و تبلیغاتی بوده یا تشریفاتی و تک ساحتی که به نتیجه نرسیده است.
* تاکید امام(س) بر امر تعلیم و تعلم زنان به چه دلیل بود؟ در کنار لزوم تعلیم و تعلم زنان، جایگاه نقش مادری و تربیت فرزند هم برای زنان از دیدگاه امام(س) جایگاه رفیعی است. برای تعالی این جایگاه چه ملزوماتی لازم است؟
- در ارتباط با پاسخ این سوال بایستی ابتدا دید که تعلیم و تعلم در ادبیات امام(س) به چه معناست. زنان در مجموعه نظام فکری امام(س) می توانند نقش خود را در جامعه ایفا کنند و از طرف دیگر تأکید ایشان بر تربیت فرزند و جایگاه مادری بسیار واضح است. با توجه به اینکه در حال حاضر ساختار حقوقی جامعه ما اینگونه است که مردان موظف به نان آوری در خانواده هستند و همه مخارج خانواده با مرد است، این به آن معنا نیست که زنان حق اشتغال و نان آوری در خانواده ندارند، دارند ولی این امر اختیاری است. مردی که همه مخارج خانواده بر عهده اوست طبیعی است که جریان تربیت فرزند بسیار بیش از پدر بر عهده مادر قرار می گیرد و در هر فرازی از زندگی نقش تربیتی فرزندان، بیشتر بر عهده مادر است. این مسایل که عرض کردم مقدمه ای بود برای بیان وجود این تعارض و مشکل در ساختار اجتماعی و حقوقی جامعه ما و اختلاف آن با ساختار اجتماعی و حقوقی ما با جوامع غربی. در جوامع غربی به دلیل اینکه توسعه محور هستند، یعنی همه چیز با اقتصاد سنجیده می شود و زنان نیز باید در خدمت اقتصاد باشند، برای نگهداری و تربیت فرزندان از نوزادی تا ۱۸ سالگی، نهادهای اجتماعی ای تعریف شده است که فرزندان را تحویل می گیرند و این نهادها متولی اصلی آموزش و تربیت فرزندان می شوند و بعد از آن خانواده ها نقش تعیین کننده دارند. اما خانواده در جامعه ما در حال حاضر نه کاملا شبیه ساختار خانواده غربی است و نه اسلامی. مشکل جامعه ما اختلاط این مدل ها و یک چهره آشفته در حوزه زنان و خانواده و مسأله تعلیم و تربیت فرزندان است و بعد این امر که این آشفتگی ها بدون متولی رها شده و اصلا فکر و تصمیمی در این رابطه وجود ندارد. قطعا حل این مساله ابزار و برنامه می خواهد. ابعاد آموزشی و تربیتی باید برای آن اندیشیده شود و نهادهای مختلف فرهنگی و تبلیغی و رسانه ای ما به صورت هماهنگ و با یک برنامه واحد بایستی در ارتباط با آن کار کنند. از آموزش و پرورش و صدا وسیما و نماز جمعه گرفته تا مجلس و دولت ما باید با هم یک سیاست و برنامه داشته باشند تا در این حوزه شاهد آشفتگی و هرج و مرج در ساختار نباشیم.
در حال حاضر با توجه به ساختار اجتماعی و حقوقی ما نقش مادر به دلیل مدل خانواده همچنان نقش کلیدی است و هر چه در این وادی قصور شود به خانواده و نسل های بعدی و به تبع آن به جامعه خیانت شده است. چرا که هر فرزند در هر خانواده یک نقش و هویت در جامعه است و آنچه که باید در کانون خانواده بیاموزند و دریافت کنند، اگر مادر آموزش ندیده باشد این هویت سازی در فرزند شکل نمی گیرد. پس تعلیم و تعلم زنان ما نقش کلیدی در سعادت جامعه دارد چرا که هم خانواده را حفظ می کند و هم جامعه را. به اعتقاد من تاکید امام خمینی(س) بر تعلیم و تعلم زنان به همین دلیل بوده و باید توجه داشته باشیم که این تعلیم و تعلم همه جانبه است نه تنها در یک بعد خاص. یعنی فقط منظور تحصیلات دانشگاهی نیست. مساله معرفت و انسان شدن را شامل می شود. چراکه فردی که خودش تربیت نشده باشد چگونه می تواند دیگران را تربیت کند.
* نظر امام(س) در مورد حقوق زنان در اسلام، دارای چه ویژگی ها و مختصاتی است؟
- بعضی از موضوعات حقوق بحث مقررات بین انسانهاست؛ یعنی باید حقوق دانان بنشینند و بر اساس خرد جمعی به بهترین مدل برسند ولی بعضی از موضوعات در حقوق و اسلام از اصول است و محکمات نگرش اسلامی است. آن چیزی که حضرت امام (س) در مورد حقوق زنان مطرح می کردند، آبشخورش قرآن و سیره رسول و ائمه(ع) بود. یعنی اگر ما در %